دیروز از مرکز شهر در حال برگشت به خانه بودم. ساعت اداری پنجشنبه تمام شده بود و ترافیک غوغا می کرد. مسیر کوتاهی (میدان فلسطین تا پایانه آزادی) بخاطر ترافیک مدت زمان زیادی طول کشید و اعصاب خیلی از مردم خرد شده بود. بعد یک هفته کار، عجله داشتند برای رسیدن به خانه اما وقتشان بجای کنار خانواده پشت ترافیک میگذشت. خلاصه رسیدیم به آخر خط. در این حال بود که با باجه شارژ "من کارت" (کارت سفر مشهد برای اتوبوس و مترو) و صف طویلش مواجه شدم. عکس زیر...

 
من کارتم شارژ داشت اما داشتم فکر می کردم کسی که از این ترافیک خارج شده اگر نیاز به شارژ داشته باشد و با این صف مواجه شود چه بر سر اعصابش خواهد آمد؟ طبیعی ست که برخی افراد شروع می کنند به مورد لطف قرار دادن سر تا پای نظام! نمی خواهم بگویم این افراد حق دارند اما چندان هم نمیتوان معترض شد. چون با این صفی که می بینید حدود 5-6 دقیقه باید در صف معطل شود (11 نفر، هر کدام 30 ثانیه)، فقط و فقط برای یک شارژ کوچک.

اما غرض از این همه داستان سرایی؟! غرض اینکه، برای دفاع از انقلاب جهانی اسلامی مان حتما نباید شخصیت سیاسی باشیم یا یک فیلمساز حرفه ای یا یک دانشمند هسته ای یا... شما می توانید یک مدیر جزئی یک قسمت شهر باشید، می توانید یک "دکه دار شارژ من کارت " باشید و وجدان کاری داشته باشید و حتی نیت کنید برای کارتان که مثلا «منِ دکه دار سعی می کنم به بهترین شکل خدمت رسانی کنم تا باعث نارضایتی مردم از نظام نشوم» و از اجر "مجاهد" (به نظر من) هم بهره ببرید؛ چرا که عدم خدمت رسانی درست باعث نارضایتی مردم شده و نظام جمهوری اسلامی را ناکارآمد نشان می دهد و این یعنی تضعیف نظام. مسلما کسی با صف شارژ من کارت دشمن یا حامی نظام نمی شود اما مطمئنا در نگاه شهروندان بی تاثیر نیست و یک مجموعه از چنین جزئیاتی می تواند اثر محسوس داشته باشد.

اینجاست که مفهوم صحبت آقا که می فرمایند: هر کس هر کجا هست کارش را درست انجام دهد (نقل به مضمون) روشن می شود.


پ.ن.1: علت چنین صفی کار نکردن باجه کناری بود. بعضی جاها هم در دکه ها به جای 2 نفر 1 نفر نشسته و مردم بیشتر معطل می شوند. بازرسان سازمان اتوبوسرانی باید به این مسائل هم رسیدگی کنند.

پ.ن.2: امروز که نگاه های جهانی متوجه ما ایرانی هاست هر حرکت کوچیک میتونه اثراتی به مراتب بزرگ تر از گذشته داشته باشه. یک مثل هست که میگن "پروانه در آفریقا بال میزنه، آمریکا طوفان میاد"! یعنی بال زدن یک پروانه و تلاطم هوایی که ایجاد میکنه میتونه با پیوستن به یه سری عوامل دیگه باعث ایجاد طوفان در آمریکا بشه. بهش میگن اثر پروانه ای. یعنی یک حرکت کوچیک در مبدا میتونه نتیجه نهایی رو خیلی عوض کنه. حالا یک حرکت کوچک ایرانی ها هم میتونه حوادث جهانی رو متاثر کنه! اغراق تیتر رو هم تحت تاثیر اثر پروانه ای نوشتم...

پ.ن.3: جنگ نرم تنها نوشتن تحلیل و انتشار نشریه و وبلاگ و... نیست. درست کار کردن هم...

پ.ن.4: اگر برای مردم فرهنگ بشه که توی اتوبوس به جای بیکار نشستن و در و دیوار رو نگاه کردن یه کتاب دست بگیرن و بخونن خیلی از این اعصاب خردی های ناشی از ترافیک برطرف میشه. گه گاه دوست دارم بیشتر تو ترافیک بمونیم چون به قسمت جذاب کتاب رسیدم!